الهام

خلوت روح...

الهام

خلوت روح...

دانشجوی پزشکی علاقه‌مند به شعر...

شعر هایی را می‌خوانید که با آنها زندگی می‌کنم.

تبادل شعر، تبادل احساس است. خوشحال می‌شوم به تبادل شعر!

پیوندها

بابای مفقودالاثر!

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ

ای پیش پرواز کبوتر های زخمی

بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!


دور از تو سهـــم دختــر از این هفته هم پر

پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟


تا  یاد  دارم  برگی  از  تاریـــخ  بودی

یک قاب چوبی روی دست میخ بودی


توی کتابـــم هر چـه بابا آب می داد

مادر نشانم عکس توی قاب می داد


اینجا  کنــــار  قاب  عکست  جان  سپردم

از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم


من بیست سالم شد هنوزم توی قابی

خوب یک  تکانی  لا اقل  مرد حسابی!


یک بار هم از گیر و دار قاب رد شو

از سیـــم های خاردار قاب رد شو


برگرد تنهــا یک بغـــل  بابای من باش

ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش


ای دست هایت  آرزوی دستهایم

ناز و ادایم مانده روی دست هایم


شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی

یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی


عیبــی ندارد خاک هـــم باشی قبــول است

یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است!!


تنها تلاشش انتظار است و سکوت است

پروانه ای  که  تـــوی  تار  عنکبوت  است


امشب عروسی می کنم جای تو خالی

پای  قبــاله  جای  امضــــای  تو  خالی


ای عکس هایت روی زخم دل نمک پاش

یک بار هم  بابای  معلوم  الاثر  باش


عظیم زارع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی