الهام

خلوت روح...

الهام

خلوت روح...

دانشجوی پزشکی علاقه‌مند به شعر...

شعر هایی را می‌خوانید که با آنها زندگی می‌کنم.

تبادل شعر، تبادل احساس است. خوشحال می‌شوم به تبادل شعر!

پیوندها

یک نفر مثل برگ در طوفان

پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۰ ب.ظ

کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم
مدتی بی بهار طی بکنم دوسه پاییز دربه در بشوم


خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیر بعید زندگی ام
دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم


یک نفر در غبار سرگردان یک نفر مثل برگ در طوفان
می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم


حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم
حیف خیلی از آن شکسته ترم که عصای غم پدر بشوم


پدرم گفت دوستت دارم پس دعا میکنم پدر نشوی
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم


داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم


دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست
گاه گاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم


مهدی فرجی

  • امیرحسین

مهدی فرجی

نظرات  (۲)

  • میثم نجفی کندج
  • سلام،

    شعر غمگین اما دلچسب بود ...

    وبلاگ زیبایی داری دوست من ...

    موفق باشی
    پاسخ:
    ممنون دوست عزیز:)
  • تابلو روان led
  • Ahsant
    mitoonid behtar az inam bahid
    Edame bediiid...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی