الهام

خلوت روح...

الهام

خلوت روح...

دانشجوی پزشکی علاقه‌مند به شعر...

شعر هایی را می‌خوانید که با آنها زندگی می‌کنم.

تبادل شعر، تبادل احساس است. خوشحال می‌شوم به تبادل شعر!

پیوندها

۴ مطلب با موضوع «جواد شیخ الاسلامی» ثبت شده است

۲۱
آذر

بیچاره ی عصیان شده ایم.. از تو چه پنهان؟

چون زلف پریشان شده ایم.. از تو چه پنهان؟


گفتند: حرم جای نماز است و زیارت

ای یار! غزلخوان شده ایم.. از تو چه پنهان؟


ما چون علف هرزه ی بدخُلق اگر هم

در باغچه پنهان شده ایم از تو چه پنهان؟!


مستیم ولی مست تو هستیم پس از این

ما رستم مستان شده ایم.. از تو چه پنهان؟


دیروز اگر دل به کسی غیر تو دادیم،

امروز پشیمان شده ایم.. از تو چه پنهان؟


جواد شیخ الاسلامی

  • امیرحسین
۰۸
مهر

مرا تباه مرا عاشق خودت کردی

آهای ماه! مرا عاشق خودت کردی..


خوشم نیامده بود از تو ابتدا اما

میان راه مرا عاشق خودت کردی


بدون خنده، بدون سلام، بی صحبت

به یک نگاه مرا عاشق خودت کردی


سر من -آی مسلمان!- همیشه پایین بود

به چه گناه مرا عاشق خودت کردی


چرا به روز سیاهم نشانده ای؟ ای ماه!

چگونه -آه...-مرا عاشق خودت کردی؟


جواد شیخ الاسلامی

  • امیرحسین
۰۳
خرداد

گفتیم تسلیمیم و دیدیم امر دوری بود
از اولش هم امتحان ما صبوری بود

دیگر چه فرقی میکند در "جمع" یا "تنها"؟
آن گریه های ناگهان گاهی ضروری بود

ما هر دو خندیدیم دور از هم ولی ایا
غیر از خود ما هیچکس فهمید زوری بود؟

چشمم تو را دید و گرفتت، غیر از این می شد
حق چنین بی چشم و رویی، حتم، کوری بود


آن روز اگر با دیدنت عاشق نمی گشتم

دیوانه بودم! اسم کارم بی شعوری بود

هر روز می بینم تو را در قلب خود اما
ای کاش این دیدار گاهی هم حضوری بود...
  • امیرحسین
۲۲
ارديبهشت

زندگی یعنی بمیری در هوای یک نفر

مرده باشی جان بگیری با صدای یک نفر


عمر اگر بسیار باشد، عمر اگر کم؛ هرچه هست

محض لبخند یکی باشی، فدای یک نفر


عاشقانه- هرچه داری لابه لای شعر هات-

گفته باشی از همان اول برای یک نفر


آخر این قصه خواهی دید خیل عاشقان

جان نمی بازند جز در ماجرای یک نفر


عشق جز این نیست، جز این نیست، جز این  نیست عشق

عشق یعنی "این و جز این نیست"های یک نفر...


جواد شیخ الاسلامی

  • امیرحسین